جدول جو
جدول جو

معنی رجل الحمامه - جستجوی لغت در جدول جو

رجل الحمامه
(رِ لُلْ حَ مَ)
گاوزبان. (ناظم الاطباء). شنجار. (منتهی الارب). انخوی. حمیراء. رجل الحمام. (یادداشت مرحوم دهخدا). به اندلس شنجار را گویند. (از مفردات ابن بیطار). و رجوع به شنجار و مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
رجل الحمامه
پای کبوتر گاو زبان از گیاهان گاو زبان
تصویری از رجل الحمامه
تصویر رجل الحمامه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ لُلْحَ)
انقلیاتانیست. حالوما. حمیرا. خس الحمار. شنگار. شنجار. قالقس. کحلا. (یادداشت مرحوم دهخدا). شنگار. (الفاظ الادویه ص 131). شنجار. (تذکرۀ داود ضریر انطاکی ص 171)
لغت نامه دهخدا
(رِ لُلْ حِ)
از تیره کمپوزه وقسمت قابل مصرف گل آن است و مادۀ مؤثر آن موسیلاژ، مواد پکتیک میباشد. موارد استعمال: اسپس پکتورال، اسپس وولنه رر. (از کارآموزی داروسازی جنیدی ص 198). حشیشهالسعال. فنجیون. فنجریون. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رجل الحمام
تصویر رجل الحمام
پای کبوتر شاه پسند از گیاهان شاه پسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راس الحمامه
تصویر راس الحمامه
آراقیطون باباآدم، بابا آدم از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار